به گزارش خبربین آنلاین؛ یادداشت علی اصغر سمیعی/ اینکه چرا کانون منحل شد راستش من درست نمیدانم، و این بهانه ای که عنوان شده که برخی از مدیران یا عوامل این نهاد تخلف کردند یا به قول بانک مرکزی از اهداف اولیهشان منحرف شده اند نمیتواند من را قانع کند ، چون تخلفهای نسبت داده شده […]
به گزارش خبربین آنلاین؛ یادداشت علی اصغر سمیعی/ اینکه چرا کانون منحل شد راستش من درست نمیدانم، و این بهانه ای که عنوان شده که برخی از مدیران یا عوامل این نهاد تخلف کردند یا به قول بانک مرکزی از اهداف اولیهشان منحرف شده اند نمیتواند من را قانع کند ،
چون تخلفهای نسبت داده شده به کانون امر جدیدی نبوده،و نمی شود گفت بعد از ۱۲ سال ما ناگهان متوجه شدیم که کانون از اهداف اولیه منحرف شده، اگر مثلا انحرافی هم صورت گرفته به مرور بوده، و هئیت نظارت که اتفاقا سه نفر از پنج نفر اعضای آن هم منصوب خود بانک مرکزی هستند میباید پاسخگو باشند که چرا در طول این سالها صدایشان در نیامده است
بنابراین لابد اتفاق دیگری رخ داده که بانک مرکزی را تا این حد حساس کرده که ناگهان فتوای انحلال کانونی را صادر کند که خودش در به وجود آوردن آن نقش حیاتی و اصلی را داشته است ،
در دی ماه ۱۳۸۹ برای اولین بار به همراه برخی از صرافان دیگر به بانک مرکزی دعوت شدیم و صحبت از تشکیل اتحادیه یا انجمن یا کانونی برای صرافان شد،
و بعد از آن جلسات دیگری هم با ریش سفیدان صنف برگزار شد ،
و نهایتا ده نفر به عنوان هئیت موسس اقدام به ثبت ” کانون صرافان ایرانیان ” کردند،
هدف اعتلای صنف صراف و دفاع از حقوق صرافان، اعلام شد، البته اینکه بعدها چه بر روزگار کانون آمد، مفصل است که قسمتی از آن را در وبلاگ شخصیام آوردهام که اگر کسی حوصله داشته باشد میتواند به آن مراجعه کند، به هر حال بانک مرکزی خودش سمت مادری بر کانون داشته و زاینده او محسوب میشود و آن را در واقع به وجود آورده ولی همانطور که هیچ مادری که فرزند را به دنیا میآورد دیگر دلش نمیآید که فرزند را از بین ببرد و این حق را هم ندارد و اگر احیاناً دایه یا معلم فرزندش آدمهای بدی هم باشد او فرزند را از آنها میگیرد و به دایه و معلم دیگری میسپارد نه اینکه فرزند را مورد بیاحترامی یا آزار قرار دهد، و حتی فرزند را کماکان عزیز و محترم میدارد، بنابراین بانک مرکزی میتواند از طریق هیئت نظارت یا حتی قوه قضاییه عوامل متخلف و مشغول در کانون را از دورههای گذشته تا الان مورد مواخذه قرار داده و با آنها برخورد کند ولی شأن کانون را نشکند و حرمت آن را نگاه دارد.