به گزارش خبربین آنلاین؛ میل به بازگشت و کنکاش در گذشته آنقدر قوی است که افراد گاهی با از دست دادن «اکنون»، تمام ذهن خود را معطوف به گذشتهای میکنند که از دست رفته و منجر به آیندهای مطلوب نشده است.
«آرش فلاحتپیشه» به عنوان کارگردان نمایش «معبد اقیانوس» با ایجاد فضایی بی نقص، تصویر بسیار جالبی از تمنای همیشگی انسان که همان سفر در زمان است را به مخاطب خود ارائه میدهد. فضایی که در ابتدا بسیار شبیه به آثار برگرفته از مکتب ادبی «رئالیسم جادویی» است؛ اما هرچه مفهوم زمان در این نمایش دستخوش تغییر میشود، مخاطب خود را در بستری پیدا میکند که در آن «زمان» نیز یک توهم زود گذر میشود و فرد در ناکجاآباد ذهن خود به ملاقات با خویشتن میرود.
استفاده بسیار فنی و دقیق از جلوههای سمعی و بصری و همچنین ارائه نمادهای هوشمندانه از همان ابتدای نمایش، موجب میشود که مخاطب نمایش به تدریج وارد پازلی ناهمگون شود که در آن هر جمله و عبارتی میتواند «کلید» حل معمایی باشد که قرار است در روند داستان، با آن مواجه شود.
بازی درخشان «یگانه ماموریان» به عنوان تسهیلگر بینام در نمایش معبد اقیانوس، و همچنین تسلط بسیار بالای سایر بازیگران در ادای دیالوگهای گفتوشنودی موجب شده تا اثری خلق شود که ارزش تماشا داشته باشد و برای دقایقی مخاطب حاضر در سالن را به جهانی غریب بکشاند.
«محمد میرعلی اکبری» نیز به عنوان نویسنده اثر، به نظر میرسد عامدانه یک بینظمی ذهنی سیال را ترسیم کرده تا مخاطب نمایش اجازه پیدا کند برداشت منحصر به فرد خود را داشته باشد؛ به این معنا که میتوان اثر خلق شده را چه به لحاظ ارزشمندی در حوزه «مطالعات فرهنگی»، یا از منظر «سیاسی – اجتماعی» و حتی وابستگی به مکتب ادبی «رئالیسم توهمی» مورد بحث و بررسی قرار داد.
واقعیت امر این است که امکانات بسیار کم سالنهای نمایش و همچنین نبود حمایت مالی از تئاترهای مستقل باعث شده بسیاری از آثار نمایشی در یک قالب محدود تولید و عرضه شوند، اما در همین شرایط نیز دست اندرکاران اجرای نمایش معبد اقیانوس تلاش کردهاند، جهانی را برای مخاطب خود خلق کنند که کاملا باورپذیر بوده و بشدت از فرمهای تکراری و کلیشهای نیز به دور باشد.
نمایش معبد اقیانوس تلاشی ارزشمند برای ارائه تصویری جدید از مقوله زمان و مکان است. تلاشی که در عین حال بسیار نیز باورپذیر است و به عنصر اصلی تئاتر، که همان سرگرمی است؛ پایبند است. اما باید توجه داشت که این نمایش با ایجاد بستر تفکری برای مخاطب و ارائه چندین شگفتانه در طول اثر، موجب سرگرمی او میشود و به هیچ عنوان از برخی ابزارهای پیش پا افتاده و سطحی کلامی و بصری، در جهت جذب تماشاچی؛ استفاده نمیکند.
در روزگاری که حصارهای بلند در حال قد کشیدن به دور «تئاتر شهر» هستند، و فرهنگ کشور مورد بیمهری و کم توجهی عدهای از صاحبان مناسب در حوزه فرهنگ قرار گرفته، نشستن پای نمایشهایی همچون معبد اقیانوس در «تالار مولوی» و حمایت از تئاتر مستقل، میتواند موجب دلگرمی و انگیزه برای جوانانی باشد که دیگر برای دیده شدن کار نمیکنند و تنها برای حراست از جایگاه والای هنر، تلاش میکنند.
سجاد موسوی – فعال رسانهای